آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

عکسهای2تا3ماهگی آرسام

آرسام من سلام.پسر قشنگم الان دیگه سه ماهت تموم شد و به شکر خدا رفتی تو چهر ماه.نصف مرخصی منم تموم شد به همون زودی.عزیزم بردمت دکتر وزنت کرد.شش کیلو چهارصد بودی آخر سه ماهگیت.انشاله همین روزا فرصت کنم میخوام ببرمت آتلیه ازت عکس بندازم.الان دیگه خیلی شیرین شدی.همش میخندی و کلی صدا از خودت درمیاری.کلی حرف میزنی.اقو.اوو.امه.ابه.آه.عاشق خندهات و حرف زدنتیم همه.پسرم ی وقتایی میزارمت تو تختت با اون آویز بالای تختت کلی ارتباط برقرار میکنی و کلی باهاش میخندی و حرف میزنی.اگه یک ساعتم اون روشن باشه تو ازش خسته نمیشی عزیزم.اینم عکسای این یک ماهت پسرم  ...
24 دی 1393

سوغاتی های پسرم

عزیزم خاله فریده چند روز رفته بود اصفهان و وقتی ازونجا برگشت برای تو ازهمه بیشتر سوغات آورده بود.ی جلیقه با ی جفت کفش بافتنی.عکسشو برات میزارم یادگاری بمونه.فدات بشم مامان جان ...
12 دی 1393

اولین سفر آرسام

پسر نازم سلام.شما اولین مسافرتت رو در تاریخ 27آذر ماه رفتی.اونم به خضری پیش باباحاجی و مامان حاجی.من و شما و بابا برای اولین بار سه نفری زدیم به جاده.من و شما عقب نشسته بودیم برای امنیت شما.و برای راحتی پسرم تشکشو اورده بودم که همون عقب ماشین رو تشک برا خودت تا خضری خوابیدی و فقط برا شیرخوردن بیدار میشدی عزیزم.وقتی رسیدیم باباحاجی و مامان حاجی خیلی خوشحال شدن چون بهشون نگفته بودیم و سورپرایز شدن.چند روزی که اونجا بودیم همش با شما بازی میکردن و سرگرم بودن.باباحاجی که برات میخوندن کلی کیف میکردی و ساکت گوش میدادی نفسم.خیلی دوست داریم پسر گلم.
12 دی 1393
1